حدود نقد و نظر؛ باب اول: حق نظر
محتمل است که این سوال برای عدهی کثیری مطرح شده باشد که:
آیا من هم میتوانم درمورد یک کتاب نظر بدهم؟
پاسخ به این سوال، حداقل برای من، در یک یادداشت نمیگنجد و کما اینکه مطالعهی کافی در این زمینه ندارم. غرض از این یادداشت، آغاز سلسله نوشتارهایی منباب امر مطروحه است.
نظرات شخصیام را در این یادداشتها مطرح خواهم کرد تا در آینده بهصورتی بهتر و رساتر، تحت عنوان "آموختههای حدود نقد و نظر" به نوشتههای خود پاسخ دهم.
من اینطور فکر میکنم که در ابتدا، باید در نظر گرفت که کتاب در چه حیطهای نگاشته شده است و مخاطبان آن چه کسانی هستند؟
بدین علت عرض میکنم که به عنوان مثال، اگر کتاب مورد بحث ما یک کتاب فنی- مهندسی در سطوح دکتری باشد، قطع به یقین توان نقد آن از دایره تواناییهای فردی با دانشی در سطح تحصیلات ابتدایی، خارج است.
این امر در کتب داستانی نیز صدق میکند. مخاطب هر کتاب، عموم جامعه نیست. بهعنوان مثال، اگر شما تا بهحال کتابی نخواندهاید، نمیتوانید به نقد کتابهای نویسندگان شهیر بپردازید؛ امّا میتوانید برای خودتان آن را نقد کنید. بهعنوان مثال، شما کتابی شامل چند داستان کوتاه خواندهاید. میتوانید با توجه به دانستههای خود -حتی اگر هیچ نمیدانید- به هر داستان یک نمره بدهید. سپس وقتی به مرور زمان دانستههای خود را افزایش میدهید، میتوانید باز به سراغ این نمرات بروید و بار دگر آن داستانها و متون را مورد بررسی قرار دهید و قبل و بعد این امر را مقایسه کنید. این باعث میشود شما متوجه پیشرفت دانستههای خود شوید و این تنها یکی از فواید است.
حال اگر بهدنبال تعمیم این امر باشیم، میبایست توجه کرد که هنگامی نقد میکنیم که درک محتوا در ما رخ داده باشد و البته خود عدم درک محتوا میتواند به خودی خود یک موضوع برای نقد باشد که به آن خواهم پرداخت.
مورد دیگری که مطرح است و در مطلبی جداگانه به آن -بهنحوی شایسته- خواهم پرداخت، بررسی شرایط و میزان حق دفاع از نظر است.
قطع به یقین نویسندهی این متن، دانش کافی در این زمینه ندارد و امید است که این متن، توسط اساتید مورد بازدید و نقد قرار گیرد.
- ۰۱/۱۰/۱۲